من غرورم را مدیون بارانم هنوز باران را سپاس که پنهان کرد اشک هایم را باران را سپاس که آبرویم را خرید تا نفهمند آدم ها که من از تنهایی نیست که قدم می زنم من زیر باران رفتم تا که آسوده خاطر ببارم بی آنکه بترسم از نگاه کسی.... به سلامتی باران که حفظ کرد غرورم را
با تمـام مـداد رنگـی هـای دنـیا بـه هـر زبـانی که بـدانی یـا نـدانی ! خـالی از هـرتشبیه و استعـاره و ایهـام … تنهـا یکــ جملـه برایـت خـواهـم نوشت : دوستت دارمــ خاص ترین مخـاطب خـاص دنیـا !
می نویسم برای تو برای تو ای دوستی که گذاشتن اسم دوست زیبنده ی توست زبانم از بیان گفتنی ها در باب تو , قلمم از نوشتن خوبی ها در وصف تو و چشمانم از دیدن سیرت نیکویت عاجز است. خدا را با تمام وجودم شکر می گویم که دوستی همانند تو را در مسیر رودخانه ی زندگیم قرار داد. خداوند از نور بخشندگیش در تو گویی دمیده است که با وجود آنکه تو را رنجانده بودم مرا بخشیدی. در برابر خوبی هایت کاری نتوانم کرد تنها این را بدان که طاقت دیدن مرواریدهای چشمانت و تر شدن گونه هایت را ندارم. طاقت دیدن سنگینی قلب ترک خورده ات و خرد شدن هر تکه ی آن را ندارم. طاقت دیدن ذره ذره فنا شدنت را ندارم. می خواهم شادی واقعی زندگیت را برای لحظه ای کوچک ببینم. خواهش می کنم نذار فنا شدنت را قبل از نیستی خود ببینم. این را بدان با آنکه روزی از تو جدا خواهم شد ولی یاد تو همواره در گوشه ی قلبم خواهد ماند و هیچ وقت نام زیبایت.....عزیزم از قلب کوچکم محو نخواهد شد.
میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست و هم در میان این روزهای شتاب زده عاشقانه تر زیست میلاد تو ، معراج دستهای من است وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم همسر عزیزم تولدت مبارک
عزیزم ، نگاهت زیباتر از خورشید ، دلت پاک تر از آسمان و صدایت آرام تر از نسیم بهار تولد آسمانیت مبارک