style="font-family: book antiqua,palatino;">
عشق يعني......
عشق یعنی مستی و دیوانگی
عشق یعنی با جهان بیگانگی
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده با چشمان تر
عشق یعنی سر به دار آویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی درجهان رسوا شدن
عشق یعنی سُست و بی پروا شدن
عشق یعنی سوختن با ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی انتظار و انتظار
عشق یعنی هرچه بینی عکس یار
عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی در فراقش سوختن
عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی لحظه های ناب ناب
عشق یعنیبا پرستو پر زدن
عشق یعنی آب بر آذر زدن
عشق یعنی، سوز نَی، آه شبان
عشق یعنی معنی رنگین کمان
عشق یعنی شاعری دل سوخته
عشق یعنی آتشی افروخته
عشق یعنی با گلی گفتن سخن
عشق یعنی خون لاله بر چمن
عشق یعنی شعله بر خرمن زدن
عشق یعنی رسم دل بر هم زدن
عشق یعنی یک تیمم,یک نماز
عشق یعنی عالمی راز و نیاز
مست بودم ، مست عشق و ناز
مردی آمد قلب سنگم را ربود
بس که رنجم داد و لذت دادمش
ترک او کرد چه می دانم که بود...
آه اگر باز بسویم آیی
دیگر از کف ندهم آسانت
ترسم این شعله سوزنده عشق
آخر آتش فکند بر جانت...
•
بخدا غنچه شادی بودم
دست عشق آمد و از شاخم چید
شعله آه شدم صد افسوس
که لبم باز بر لب آن نرسید...
•
تو را می خواهم و دانم که هرگز
به کام دل در آغوشت نگیرم
تویی آن آسمان صاف و روشن
من این کنج قفس مرغی اسیرم...
بخت اگر از تو جدایم کرده
می گشایم گره از بخت چه باک
ترسم این عشق سرانجام مرا
بکشد تا به سراپرده خاک....
تنهایی و دلتنگی هایتان را پیش فروش نکنید
فصل اش که برسد به قیمت خزان می خرند...
•.•.•.•.•.•.• شعرهای غمگین تنهایی •.•.•.•.•.•.•
تنهایی ام را باید با خط بریل می نوشتند
شنیدش کافی نیست ، باید لمسش کرد....
•.•.•.•.•.•.• شعرهای غمگین تنهایی •.•.•.•.•.•.•
به تنهایی ام افتخار میکنم
چون می دانم
تحمل تنهایی بهتر از
گدایی محبت است...
پسره به دختره که تازه باهاش دوست بود
میگه : امروز وقت داری بیایی خونمون
دختره میگه : مامانم نمیزاره با چه بهونه ای بیام!!!
پسره : بگو میخوام برم اسنخر
دختره اومد خونه دوست پسرش
پسره : تو که اومدی استخر باید موهات خیس باشه
برو تو حموم موهاتو خیس کن
وقتی میره حموم پسره به دوستاش زنگ میزنه
پسره و دوستاش یکی یکی
این آخریه رفت حموم نه 1 ساعت نه 2 ساعت موند تو حموم
دیدن این دیر کرد رفتن حموم
و یهو دیدن پسره و دختره رگ دستشونو با هم زدند
و گوشه حموم افتادن و روی دیوار حموم
نوشته : نامردا خواهرم بود....
نفرین به تمام نامردای روزگار ...
نهایی را دوست دارم ... زیرا بیوفا نیست
تنهایی را دوست دارم ... زیرا عشق دروغین در آن نیست !
تنهایی را دوست دارم ... چون بارها تجربه كردم !
تنهایی را دوست دارم ... چون خدا هم تنهاست !
تو عـــشـــــق من بودی و من عروسک
ای بی وفا عـــشـــــق جدید مبارک
راه که میروی
عقب می مانم نه برای اینکه نخواهم باتو همقدم باشم
میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم
میخواهم رد پایت را هیچ خیابانی درآغوش نکشد
تو فقط مال منی
مال من...
دختری از پسری پرسید : آیا من نیز چون ماه زیبایم ؟
پسر گفت : نه ، نیستی
دختر با نگاهی مضطرب پرسید : آیا حاضری تکه ای از قلبت را تا ابد به من بدهی ؟
پسر خندید و گفت : نه ، نمیدهم
دختر با گریه پرسید : آیا در هنگام جدایی گریه خواهی کرد ؟
پسر دوباره گفت : نه ، نمیکنم
دختر با دلی شکسته از جا بلند شد در حالی که قطره های الماس اشک چشمانش را نوازش
میکرد ، پسر اما دست دختر را گرفت ، در چشمانش خیره شد و گفت :
تو به انداره ی ماه زیبا نیستی بلکه بسیار زیباتر از آن هستی
من تمام قلبم را تا ابد به تو خواهم داد نه تکه ای کوچک از آن را
و اگر از من جدا شوی من گریه نخواهم کرد بلکه خواهم مرد
رزو داشـــتـــم بـــــــــــــزرگ شــــوم . . !
از هــــیــچ کـــار بـــچـگـیم پـــشـیـمان نـــیــــستـم . .
جــــز ایـــــن کـه ،
آرزو داشـــتـــم بـــــــــــــزرگ شــــوم . . !
تنها دوست من ایینه هستش چون وقتی بهش نگا میکنم ناراحتم اونم ناراحته
www.hadiazizi.loxblog.com